معنی نرده محافظ جاده
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) میلهای چوبی یافلزی نزدیک یکدیگرنشانده وآن همچون دیواری مانع آمد ورفت گرددطارمی. ، اشل مقیاس. یانرده آهنی (آهنین) . نرده ای که ازآهن ساخته شده
لغت نامه دهخدا
محافظ. [م ُ ف ِ] (ع ص) نگهبانی کننده. (آنندراج). نگهبان. (ناظم الاطباء). حافظ. حفیظ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پاسبان و حارس. || دستگیر و حامی. || فرمان گزار. || حاکم. || ناظر. (ناظم الاطباء).
نرده
نرده. [ن َ دَ /دِ] (اِ) میله های چوبی یا فلزی نزدیک هم نشانده که چون دیوار مانع رفت وآمد است و الفاظ دیگرش معجر و تارمی است. (فرهنگ نظام). محجری که در جلو ایوان می سازند و طارمی نیز گویند. (ناظم الاطباء). طارمی. محجر.دست انداز. حاجزی از چوب یا آهن مشبک که به جانب ایوان و مهتابی یا دو طرف پلکان کشند زینت را یا منع سقوط اشخاص را. (یادداشت مؤلف). || اشل. مقیاس. (لغات فرهنگستان).
فرهنگ معین
(نَ دِ) (اِ.) تارمی چوبی یا فلزی که در اطراف باغچه و خانه یا جلوی ایوان درست کنند.
فارسی به عربی
حاجز، سخط، سور، قائمه، وتد
فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
Aufführen, Auflisten, Auflistung (f), Liste (f), Balustrate, Die
فرهنگ عمید
حصاربندی چوبی یا آهنی که در اطراف باغچه، خانه، یا جلوی ایوان درست میکنند،
معادل ابجد
1301